آذین کوچولوی ما

دوستت دارم تا دنیا دنیاست دوستت خواهم داشت عزیزم

مهربانم با تو عهدی ميبندم نا گسستنی فراموش نشدنی و ماندگار قلبم را به تو هدیه میدهم به تو که سر تا پای وجودت را ذره ذره دوست ميدارم به تو که روحت را سرشتت را عصاره ی وجودت را ميپرستم و به آن عميقاً عـشق ميـورزم ای عزیز ... ستودنی مهربان ... ماندنی نازنین ... خواستنی بدان و آگاه باش که من تو را هيچگاه هيچ کجا هيچ لحظه ای تنها نخواهم گذاشت و لحظه ای از تو غافل نخواهم شد مطمئن باش تمام احساسات زیبای من عاقلانه و عاشقانه تقدیم تو مهربان باد ...   دوستت دارم تا دنیا دنیاست دوستت خواهم داشت عزیزم ...
6 اسفند 1390

بابایی از دستم دلخوره آذینی

سلام آذینم خوبی مامانی؟ بوس رو تموم تن کوچولوت امورز با بابایی رفتیم رشت رفتیم پارک رفتیم سینما   با هم ناهار خوردیم ... کلی بهمون خوش گذشت اما بابایی همش غمگین بود نمیدونم چش شده ، شاید دیگه دوستم نداره آذینی؟؟؟؟ الان باهاش حرف زدم با اینکه یه ساعته که از هم جدا شدیم اما دلم داره براش پر میکشه آذین کاش پیشم میموند کاش میدونستم چشه کاش بهم میگفت کاش کاش کاش شاید دیگه دوسم نداره......شایدم من دارم اشتباه میکنم امیدوارم که اشتباه کرده باشم... ...
6 اسفند 1390
1